|
شنبه 87 مرداد 5 :: 1:9 عصر :: نویسنده : Mohammad
ستاره هنوز بیداری مگه امشب خواب نداری؟ نکنه تو هم مثل من عاشقی چشم انتظاری ! نکنه تو هم تو شبها خسته از غبار جادّه خواب مهتابو میبینی که میاد پای پیاده ! نکنه هجوم ابرا تو رو هم از من بگیره! ستاره برای بودن دیگه فردا خیلی دیره حالا که خورشید طلسمه قلعه سنگی تو خوابه تو نگو عشقا دروغه تو نگو دنیا سرابه با کدوم بهونه باید شب رواز تو کوچه دزدید؟ گل سرخ عاشقی رو به غریبه ها بخشید؟ ستاره همه وجودم پیشکِِِش یاد تو باشه تو بمون تا چشمای تو با سفیدی آشنا شه من اگه اسیر خاکم، تو که جات تو آسمونه! دل خوشم به اینکه هر شب تو بیای رو بوم خونه هم نشین ابرو ماهی توی اونهمه سیاهی نکنه اونقده دور شی که دیگه منو نخواهی! موضوع مطلب : |